هفته پیش تلوزیون مصاحبه اخیر مرتضی حیدری با حضرت سید حسن نصرالله (حفظه الله) را پخش کرد، از مطالب و تحلیل های عمیق و الهی آقا سید که بگذریم، یک بخش از بیانات ایشون خیلی به دلم نشست. دو کلمه هم بیشتر نبود. اونجایی که مجری چند عبارت را نام می برد و از ایشون می خواست درباره این کلمات اولین نظری که به ذهنشان می رسد بگویند، و او گفت از حزب الله و مقاومت و شهادت و امام خمینی(ره) و حضرت آیت الله خامنه ای(روحی فداه) و... تا رسید به واژه "شیعه" و سید گفت: یتیمان آل محمد(ص)!
عجب وصف دلنشین و قریب و غریب و واقعی ؛ یتیمان آل محمد(ص)
نمی دانم، ولی به نظر من از این بهتر و جامع تر نمی توان شیعه مظلوم را در یک بوم کوچکی از واژه ها ترسیم کرد...
یتیمان آل محمد(ص)
باید سرت را بالاتر ببری و دنیا را همین دور و بر خودمان مشهد و تهران و اصفهان و... نبینی، ایران با حاکمیت ولایت اهل بیت(ع) را در نقشه دنیا و میان دنیایی از کفر و نفاق و خباثت و جهالت و خشونت و... ببینی، تا معنای یتیمی را بفمی
باید در لبنان باشی و غربت مقاومت با دست های خالی و در میان هزاران منافق و خائن و مقابله مظلومانه با قویترین ارتش خاورمیانه را تجربه کرده باشی و سابقه زندگی غریبانه شیعه را در آن دیده باشی تا اینطور از شیعه بگویی
باید شرح حال شیعیان مظلوم پاکستان و افغانستان و بحرین و حتی عراق و... را بدانی که چطور در مسلخ وهابیت کثیف سربریده می شوند و پاره پاره، با ناله ای که هیچ رسانه ای در دنیا آن را پخش نمی کند، باید "پاراچنار" را در google سرچ کرده باشی تا بفهمی قتلگاه کجاست و شیعه کیست
باید اخبار بمب گذاری ها و ترور ها و ربایش های شیعیان را در سیستان و بلوچستان و کردستانی که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی مظلوم است را مرور کنی تا بفهمی یتیم آل محمد(ص) کیست و یتیمی چه دردی دارد
باید سرگذشت انقلاب حضرت روح الله(ره) در برابر حکومت کفر با دستان خالی، دفاع نظام نوپای ولایت اهل بیت(ع) در برابر حمله وحشی های دنیای کفر با دستان خالی، مقاومت مظلومانه بیش از دو دهه در برابر تهدیدها و تحریم ها و تخطئه ها و توطئه ها و ترور ها و فتنه های آخرالزمانی را دیده باشی و فهمیدی باشی تا شیعه را چنین تعریف کنی
باید آمار شهداء مظلوم ملتت را شماره کرده باشی که هنوز پس از بیست و چند سال پیکرهایشان را می آورند، باید حواسمان باشد چند سال است هر چه شهید می آید همه یک نام دارند و گمنامند، باید پای درد دل مادر مفقود الاثر نشسته باشی، سنگ صبور پدر شهید شده باشی، از حال همسر آن جانباز نخاعی و شیمیایی و موجی باخبر باشی، باید با فرزند شهید همکلاسی شده باشی، زخم زبان ها را چشیده باشی، حتماً فکه رفته باشی، پاهایت را در سه راهی شهادت طلائیه و کربلای شلمچه برهنه کرده باشی، بدانی در چزابه چه گذشته است، جزیره مجنون را به تو نشان داده باشند، حتماً غروب اروند را درک کرده باشی و جزر و مدش را دیده باشی و برایت از والفجر8 و غواص های خط شکن گفته باشند، باید بدانی چرا اجساد شهدای هویزه به هم آمیخته شده است، گردان حنظله چه شد، سگ بعثی با ناموس من و تو در خونین شهرها چه کرد، باید نیمه پنهان ماه همت و باکری و چمران و... را خوانده باشی تا بفهمی شیعه چه نسبتی با آل محمد(ص) دارد
باید تاریخ اسلام و فراز و نشیب هایش را خوانده باشی و بار 1400 سال بیشتر غصه غربت اهل بیت پیامبر(ص) و حامیان اندک و غریبشان را بر دوش داشته باشی تا شیعه را اینگونه تعبیر کنی
باید بدانی در سقیفه چه گذشت و فدک کجاست، و بیست و پنج سال خار در چشم داشتن و استخوان در گلو چه حالی دارد باید خطبه شقشقیه علی(ع) را خوانده باشی،باید پای روضه کوچه های مدینه و خون مسمار ، فزت و رب الکعبه، تیرباران تابوت نوه رسول الله(ص)، کربلا، علقمه و قتلگاه، ناله العطش کودکان حسین(ع)، چهل منزل اسارت،سنگ باران و سرها به روی نیزه ها و ... خون گریسته باشی، باید اهل درد باشی تا با تمام وجودت درک کنی غربت محمد و آل محمد(ص) و یتیمانشان را
باید اهل ندبه صبح جمعه باشی و ناله أین معز الاولیاء و... زمزمه کرده باشی و دلت در غروب جمعه گرفته باشد تا بفهمی غیبت چیست؟ صاحبت کیست؟ باید حال بچه ای که در کوچه های تاریک شهر دست پدرش را رها کرده و همه برایش غریبه و بیگانه اند و ترس از تنهایی و غربت و نا امنی تمام وجودش را فرا گرفته و برایش سخت است که همه را ببیند الا پدرش را تجسم کنی، تا درک کنی یتیمی شیعه را در این روزگار
باید و باید و باید...
باید شیعه باشی تا حس کنی چرا با این همه، اینان یتیمی آل محمد(ص) را با دنیا عوض نمی کنند!