مترجم آزاد

تحلیلی_اجتماعی

مترجم آزاد

تحلیلی_اجتماعی

30خرداد و خون‌هایی‌که خاتمی‌و خوینی‌ها باید پاسخگویش باشند+ عکس

بازخوانی نقش مجمع روحانیون مبارز در روز سیاه تهران؛

روز پنجشنبه ۲۸ خرداد 1388، مجمع روحانیون مبارز اعلام کرد که روز شنبه ۳۰ خرداد، از ساعت ۱۶ راهپیمایی‌ اعتراضی از میدان انقلاب تا میدان آزادی برگزار خواهد کرد. پس از آنکه روز جمعه رهبر انقلاب اسلامی خواستار پایان اردوکشی خیابانی شد، این حزب سیاسی تا ساعت ۱۵ روز شنبه ۳۰ خرداد حاضر نشد تا اعلامیه راهپیمایی را لغو کند و فقط دقایقی مانده به ساعت ۱۶ یک مقام آگاه در مجمع روحانیون مبارز به خبرگزاری‌ها گفت: از آنجا که مجوزی برای راهپیمایی امروز صادر نشده و احتمال درگیری و برخورد از سوی نیروی انتظامی وجود دارد، ‌ لذا مجمع تصمیم گرفت که تجمع امروز را لغو نماید. این مقام آگاه با اشاره به امکان سوءاستفاده برخی عناصر فرصت‌طلب و آشوبگر و احتمال بروز درگیری و آشوب و تبعات ناشی از آن گفت: برگزاری تجمع امروز را به مصلحت کشور نمی‌دانیم. در واقع موسوی خوئینی‌ها با عدم امضای بیانیه لغو تجمع، مسئول اصلی آشوب‌ها و خون‌های روز ۳۰ خرداد بود.

صبح روز شنبه ۳۰ خرداد اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی در نامه‌ای به میرحسین موسوی اظهار داشته بود: پس از اعلام نتایج انتخابات، هواداران جناب‌عالی در یک اقدام غیرقانونی با هجوم به خیابان‌ها و برهم زدن نظم و امنیت عمومی، فضای جامعه را به هم ریختند و در سایه این بی‌نظمی و بی‌قانونی عده‌ای سودجو و اراذل و اوباش به تخریب اموال عمومی، مزاحمت برای مردم، آتش زدن خودرو‌ها و موتوسیکلت‌های مردم، شکستن شیشه بانک‌ها و مغازه‌های هموطنان پرداختند و در این میان خود شما و هوادارانتان دیدید که ناجا منطبق با وظیفه ذاتی و قانونی، با اراذل و اوباش و اغتشاشگران با اقتدار برخورد کرد و با هوادارانتان مدارا و مماشات کرد. این مدارا تاکنون راهبرد پلیس بوده است و خود خوب می‌دانید که از این حیث ناجا مورد شماتت و عتاب برخی سایت‌ها نیز قرار گرفته است.

فرمانده نیروی انتظامی تصریح کرد: اعلام می‌نمایم که در صورت تداوم رویه کنونی ناجا در راستای حفظ نظم و امنیت جامعه و مردم، به صورت قاطع با اقدامات غیرقانونی براساس وظایف ذاتی خود برخورد خواهد کرد و جای هیچ گله‌ای وجود نخواهد داشت.

تصمیم قطعی برای آشوب

اما موسوی، کروبی و اعضای پشت پرده مجمع روحانیون تصمیم قطعی برای آشوب در روز ۳۰ خرداد گرفته بودند. در واقع پس از اظهارات قاطع رهبر انقلاب مبنی بر پایان اردوکشی‌های خیابانی و اغتشاش، سران فتنه تصمیم داشتند به هر نحو ممکن قطعیت سخنان رهبری را بشکنند تا راهی برای ادامه فتنه داشته باشند. از همین رو با هدایت ماهواره‌ها و سایت‌های جریان فتنه، جمعیتی حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر در خیابان‌های مرکزی تهران به صورت پراکنده تجمع کردند و به آشوب و اغتشاش پرداختند. آشوب و اغتشاشی که پربرخورد‌ترین روز در تاریخ جمهوری اسلامی را در پی داشت.

خیابان‌های ستارخان، میدان نواب، میدان جمهوری و خیابان‌های منتهی به خیابان آزادی صحنه درگیری شدیدی میان بسیج و نیروی انتظامی و اغتشاشگران بود. در خیابان ستارخان، یک دستگاه اتوبوس شرکت واحد و چند موتوسیکلت توسط اراذل و اوباش به آتش کشیده شد‏. اما کانون اصلی درگیری‌ها، حمله به مسجد لولاگر در خیابان آذربایجان بود. در درگیرهای اطراف مسجد لولاگر هفت نفر کشته شدند. چندی بعد سردار عراقی، فرمانده وقت فرمانده سپاه تهران بزرگ در این باره گفت: بسیجی‌های داخل مسجد لولاگر بیش از ۲ ساعت در حال کتک خوردن از اغتشاشگران بودند و حتی اغتشاشگران این پایگاه را آتش زدند اما یک تیر از بسیجیان شلیک نشد ولی در دنیا گفتند که بسیجیان مردم را کشتند اما داخل خودشان افرادی بودند که به مردم شلیک کردند و به نام بسیجی، نیروی انتظامی و بچه‌های وزارت اطلاعات تمام می‌کردند. حمله به پایگاه بسیج مقداد نیز از برنامه‌های اغتشاشگران در روز ۳۰ خرداد بود. در این روز بی. بی. سی فارسی گزارش داد که میرحسین موسوی در خیابان جیحون حاضر شده و گفته که من غسل شهادت کرده‌ام که این خبر از سوی سایت قلم تکذیب شد.

از سوی دیگر در حالی که سایت کلمه وابسته به میرحسین موسوی ساعت ۱۲: ۵۱ این روز از انتشار بیانیه مهم وی تا ساعتی دیگر خبر می‌داد، ساعت ۲۰: ۴۲ همین سایت در خبر دیگری نوشت: با توجه به درگیری‌های شدیدی که امروز عصر در تهران رخ داد، مهندس میرحسین موسوی صدور بیانیه خود را به تعویق انداخت. این سایت در حالی که از اغتشاشگران به عنوان مردم یاد می‌کرد، افزود: طبق اعلام قبلی قرار بود تا امروز عصر بیانیه جدید میرحسین موسوی خطاب به ملت ایران منتشر شود اما با توجه به برخوردهای شدید نیروهای نظامی با مردم، مهندس موسوی صدور این بیانیه را به تعویق انداخت. دستگیری فائزه هاشمی در خیابان آزادی هم از اتفاقات روز ۳۰ خرداد بود. چند روز بعد هاشمی رفسنجانی در این باره گفت که فائزه به قصد خوردن ساندویچ به محل آشوب‌ها رفته بود.

اما آنچه 30 خرداد را به یک روز سیاه برای مجمع روحانیون و فتنه‌گران تبدیل کرد، قتل مشکوک «ندا آقاسلطان» بود؛ ماجرایی که برای یک سال خوراک تبلیغاتی رسانه‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران را آماده کرد و سنگین‌ترین حملات تبلیغاتی و رسانه‌ای علیه ایران را فراهم کرد و نهایتا با تهیه چندین مستند مشخص شد که دکتری به نام «آرش حجازی» در پشت پرده این جنایت قرار داشته است.
به هر روی در حالی روز ۳۰ خرداد، آفتاب غروب کرد که ده‌ها نیروی امنیتی زخمی و خیابان‌های مرکزی تهران غرق در آتش و سنگ و کلوخ بود. بعد‌ها اعلام شد در درگیری‌های روز ۳۰ خرداد بیش از ۱۰ نفر کشته شدند.

 

بازتاب گسترده پرتاب ماهواره ایرانی رصد در رسانه‌ها

پرتاب ماهواره ایرانی رصد توسط متخصصان داخلی بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های عربی و انگلیسی زبان داشت.

 
به گزارش فارس، همزمان با میلاد مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) جدیدترین ماهواره ساخت جمهوری اسلامی ایران با نام "رصد " با حضور سردار وحیدی وزیر دفاع پرتاب و با موفقیت در مدار زمین قرار گرفت. 
 
 
بر همین اساس رسانه‌های خارجی به بازتاب خبر قرار گرفتن موفقیت آمیز ماهواره رصد در مدار زمین پرداختند. 
 
خبرگزاری فرانسه در خبری اعلام کرد ایران با موفقیت ماهواره خود را به فضا پرتاب کرد. 
 
این خبرگزاری غربی به نقل از رسانه‌های ایران همچنین اعلام کرد که ماهواره رصد توسط موشک ماهواره‌بر سفیر به فضا پرتاب شده است. 
 
روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز نیز در گزارشی با اشاره به در مدار زمین قرار گرفتن ماهواره رصد نوشت: این دومین بلند است که ایران ماهواره خود را با موشک به فضا پرتاب کرده است. 
 
بوستون گلوب دیگر روزنامه آمریکایی بود که به بازتاب خبر ماهواره رصد پرداخت. 
 
این نشریه آمریکایی همچنین به نقل از "چارلز پی ویک " کارشناس موشک‌های ایران در گروهی پژوهشی در الکساندریا ویرجینیا نوشت: این گام قابل توجهی برای ایرانیان است. 
 
خبرگزاری انگلیسی رویترز نیز در گزارشی اعلام کرد ایران دومین ماهواره ساخت داخل را با موفقیت در مدار زمین قرار داده است. 
 
پایگاه شبکه خبری بی بی سی دیگر رسانه خارجی بود که در مدار زمین قرار گرفتن ماهواره رصد را گزارش کرد و نوشت ایران یک ماهواره تصویربرداری ساخت داخل را به فضا پرتاب کرده و در مدار زمین قرار داده است. 
 
بی بی سی ادامه داد: براساس این گزارش ها، ماهواره رصد هم مانند ماهواره ملی امید، به طور کامل در داخل کشور طراحی و ساخته شده است. ماهواره امید در سال 2009 به فضا پرتاب شد. 
 
سی ان ان عربی نیز در گزارشی اعلام کرد که ایران دومین ماهواره خود را با موفقیت در مدار زمین قرار داد. 
 
روزنامه مصری الشروق دیگر رسانه عرب زبان بود که به بازتاب قرار گرفتن موفقیت آمیز ماهواره رصد ایران در مدار زمین پرداخت. 
 
پایگاه خبری شبکه روسیا الیوم نیز نوشت ایران ماهواره‌ای را به فضا فرستاد که کل مراحل طراحی،‌ ساخت و آزمایش آن در داخل این کشور صورت گرفته است. 
 
النشره دیگر رسانه عرب زبان بود که به بازتاب خبر ماهواره ایرانی پرداخت و تاکید کرد ایران ماهواره‌ دیگری به نام "رصد را در مدار زمین قرار داد. 
 
 
"رصد " نخستین ماهواره تصویربرداری ایران است که تمامی مراحل طراحی، ساخت، تجمیع، تست و آماده‌سازی آن در داخل کشور و توسط متخصصان داخلی صورت گرفته است. 
 
برقراری ارتباط با ایستگاههای زمینی، تصویربرداری از زمین و ارسال تصاویر به همراه اطلاعات تله‌متری به ایستگاههای زمینی از مهم‌ترین مأموریت‌های این ماهواره است. 
 
توپولوژی و ساخت ایستگاههای زمینی ماهواره "رصد " به گونه‌ای طراحی شده که بیشترین دسترسی به ماهواره را جهت دریافت اطلاعات و ارسال فرامین کنترل فراهم کرده باشد. 
 
بنابراین گزارش، اغلب زیرسیستم‌های اصلی یک ماهواره بزرگ در "رصد " وجود دارد که از جمله می‌توان به سیستم‌های مدیریت توان، پانل‌های خورشیدی، کنترل وضعیت، محموله اکتیکی، GPS، مدیریت داده و فرامین روی بورد، گیرنده و فرستنده روی بورد، فرستنده رنجینگ و کنترل دما اشاره کرد. 
 
"رصد " 15.3 کیلوگرم وزن داشته که برای تزریق در مداری با ارتفاع 260 کیلومتر طراحی شده است و می‌تواند در هر شبانه روز 15 بار به دور زمین بچرخد. 
 
این دومین ماهواره‌بر ساخت جمهوری اسلامی ایران است که می‌تواند میکروماهواره 16 کیلوگرمی را تا ارتفاع 260 کیلومتر از سطح زمین قرار دهد. طول این ماهواره‌بر 22 متر، قطر آن 1.25 و وزن آن 26 تن است. 
 
عملیات موتور اول و جدایش آن، عملیات موتور دوم، خارج شدن ماهواره‌بر از جو غلیظ، رسیدن به سرعت مورد نظر و جدایش ماهواره از ماهواره‌بر مراحلی بودند که در این پرتاب با موفقیت انجام شد. 
 
چهار ایستگاه رهگیری، ایستگاه تله‌متری و فرمان، ایستگاه مرکزی و ایستگاه متحرک، عملیات رهگیری، هدایت و کنترل و دریافت اطلاعات از ماهواره‌بر سفیر "رصد " را برعهده دارند که آنها نیز با موفقیت عملیات خود را انجام داده و به کار خود ادامه می‌دهند.

واکنش آقای مصلحی به کنارگذاشته شدنش

فارس: حجت‌الاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات که در حاشیه جلسه امروز هیئت دولت با خبرنگاران گفت‌وگو می‌کرد در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا شما از شورای پول و اعتبار کنار گذاشته‌ شده‌اید گفت: علت خاصی ندارد قرار بود دو نفر از وزرا انتخاب شوند که این انتخاب صورت گرفت و بنده جزء‌ این دو نفر نیستم.

وی همچنین در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه ارزیابی شما از بیانیه اخیر وزارت امور خارجه انگلیس به مناسبت سالگرد ۲۲ خرداد که در آن از فتنه‌گران حمایت کرده است، ‌چیست؟ اظهار داشت: اگر آنها از فتنه‌گران حمایت نکنند باید برای ما علامت سؤال ایجاد شود چرا که آنها به دنبال مقابله با انقلاب اسلامی هستند.

وزیر اطلاعات ادامه داد: انقلاب اسلامی به دنیا و کشورهای اسلامی خط داده و الگو شده است. به همین خاطر اینها (مستکبران) به دنبال این هستند که به اصطلاح خود بگویند انقلاب متوقف شده در حالی که انقلاب اسلامی ایران به راه خود ادامه می‌دهد.

حجت‌الاسلام مصلحی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه توصیه شما به هموطنان‌مان که اقدام به اخذ ویزا جهت مسافرت به کشورهای خارجی می‌کنند، دچار مشکل نشده و در دام سرویس‌های جاسوسی نیفتند، چیست، خاطرنشان کرد: این چیزی طبیعی است یکی از روش‌هایی که سرویس‌های اطلاعاتی برای جذب جاسوس می‌کنند این است که وقتی فردی برای اخذ ویزا مراجعه می‌کند برای او طعمه می‌گذارند، لذا مردم باید حواسشان جمع باشد و شکر خدا مردم ما حواسشان جمع است.

عکس: تصاویرهتاکین به امام هادی(ع) در فیس بوک


گروهی از شیعان و ارادتمندان به مقام عظیم الشان حضرت هادی (ع) و تمامی اهل بیت دست به شناسایی و جمع اوری اطلاعات کامل این افراد گمراه زده اند و در قالب پایگاهی با عنوان "هتاکین " این مشخصات جمع آوری شده را در معرض دید عموم قرار داده اند.
 

از حدود دو ماه پیش صفحه ای در فیس بوک  با هدف توهین  و هتک حرمت به مقام والای حضرت هادی (ع)  شکل گرفت و عده ای گمراه دست به تبلیغات گسترده زده و عده ای از کاربران را در این صفحه مشترک کردند.


گروهی از شیعان  و ارادتمندان به مقام عظیم الشان حضرت هادی (ع) و تمامی اهل بیت دست به شناسایی و جمع اوری اطلاعات کامل این افراد گمراه زده اند و در قالب پایگاهی  با عنوان "هتاکین " این مشخصات جمع آوری شده را در معرض دید عموم قرار داده اند. 

پایگاه هتاکین نوشت: اطلاعات منتشر شده از این گمراهان با هدف خروج هر چه سریع تر این افراد از صفحه توهین به امام هادی(ع) و همچنین پیگیری از طریق مراجع قانونی منتشر شده و تا به نتیجه رسیدن حکم قانونی این افراد اطلاعات ایشان در معرض دید عموم قرار خواهد بود. 

این پایگاه همچنین در ادامه نوشت: هنوز فراموش نکرده ایم حکم امام خمینی(ره) در مورد سلمان رشدی مرتد را و همینجا به تمام سلمان رشدی های نوین اخطار می دهیم که زندگی را به کامتان تلخ خواهیم کرد، ما مسلمانان توهین به مقدسات را به هیچ وجه و با هیچ توجیهی نمی پذیریم.

هتاکین در ادامه افزود: در مرحله نخست عکس های غیر واضح و نام کوچک این افراد منتشر شده  تا افرادی که احیاناً نادانسته عضو این صفحه شده اند با دیدن عکس اواتار و نام کوچک خود اقدام به خروج  هر چه سریع تر  از این صفحه نمایند در غیر این صورت در مراحل بعدی اطلاعات بیشتری از جمله عکس کامل افراد آدرس پست الکترونیکی، شماره تلفن، ادرس محل سکونت و مشخصات دانشگاه محل تحصیل آنها منتشر خواهد شد . 
http://hattakin.mihanblog.com/
در پایان ذکر چند نکته الزامی است:

1- اطلاعات تمامی افراد عضو در صفحه ی فوق به صورت مرحله به مرحله در ملاء بازدید عموم قرار خواهد گرفت. تاکنون پرونده ی کاملی از تمامی هتاکین به آن امام همام جمع آوری شده است که بدلیل حفظ آبروی گمراهان این مجال را خواهیم داد که بازگردند.

2- از این پس تمامی صفحات موجود در فیس بوک و محیطهای مشابه که محلی برای توهین به مقدسات و نظام جمهوری اسلامی باشند از دیدگان تیزبین امت حزب الله دور نخواهد بود و نخواهیم گذاشت که تا ما زنده هستیم احد الناسی اجازه ی توهین به مقدسات الهی را به خویش راه داده و در جامعه ی اسلامی ایران با آسودگی زندگی کند.

3- افرادی که توبه کنند و از صفحه ی فوق الذکر خارج شوند می توانند از همین طریق و به صورت پیام خصوصی ما را در جریان گذارند باشد که خداوند توبه ی توبه کنندگان را بپذیرد.

4- درخواست ما از مراجع قانونی جمهوری اسلامی ایران برخورد قاطع با این هتاکین است و مشخصات تمامی هتاکین داخل کشور و خارج کشور با تمام جزییات در اختیار ارگانهای مرتبط قرار خواهد گرفت.

 

لیست شماره 1

 
در ادامه مطلب تصاویر نامردان را ببینید

ادامه مطلب ...

باوجوداتحادهمه حامیان کودتای سبزآیارأی به احمدی‌نژاداشتباه بود؟




9دی - حوادث روزها و ماههای گذشته در خصوص برخی از رفتارهای رییس جمهور برای بسیاری از کسانی که اصلیترین حامیان احمدی نژاد بودهاند غیر قابل پذیرش بود و هنوز هم بسیاری از ما علی رغم تاکیدات چندباره احمدی نژاد مبنی بر حرکت بر مدار و محور رهبر معظم انقلاب، دلمان آرام نگرفته و همچنان از اعتماد بیش از اندازه و غیر منطقی احمدی نژاد نسبت به تیم مشایی دغدغه مند، نگران و عصبانی هستیم.

در این بین اما بسیاری از جریانات همسو با فتنه و بویژه خواص مردود که در انتخابات 88 و بعد از آن تا مدتها به صورت رسمی و غیر رسمی از فتنه گران حمایت کردند، تلاش میکنند تا با داغ کردن موضوع مشایی و فراموشی عمومی مسائل آن ایام موجی از تردید را در دل نیروهای اصیل انقلاب بیفکنند. نیروهایی که دیروز بر اساس تکلیف خود در برابر فتنه ایستادند و در انتخاب بین فتنه گران مورد حمایت استکبار و احمدی نژاد، صحیح ترین گزینه را انتخاب کردند و امروز هم وظیفه خود میدانند برای حفاظت از رایی که دادند در برابر برخی انحرافات بایستند.
اما براستی رای دیروز ما به احمدی نژاد اشتباه بود؟ عکس یک این شماره 9 دی آنقدر گویاست که برای پاسخ به این سئوال نیازی به توضیح نداریم. یکبار دیگر به گذشته باز می‌گردیم، از شهریور سال 87 که طرح وحدت ملی توسط حلقه اجرایی هاشمی رفسنجانی و از زبان یاران او کلید خورد تا همایش وحدت ملی علی لاریجانی در صحن علنی مجلس هشتم که با حضور اعضای نهضت آزادی و خاتمی و فتنه گران مجلس ششم رقم خورد و تا اتحاد همه جریانات مسأله دار وضد ولایت در کنار موسوی، صف بندی دشمن در حمایت از رقیبان احمدی نژاد خیلی روشن بود. حتما گزارش تلویزیون اسرائیل را از یاد نبرده اید که گزارشگر آن با تاکید و البته بر خلاف تمام دوره‌های قبل یادآور می‌شد که در روز 22 خرداد همه باید بر سر صندوق‌های رای حضور یابند و به هر یک از سه کاندیدای دیگر رای دهند الا احمدی نژاد! برای اولین بار در طول 30 سال گذشته، در انتخابات سال 88 بود که رسانه‌های بیگانه با تمام قوا از مردم خواستند تا در حوزه‌های رای گیری حضور پیدا کنند و رای دهند اما فقط به موسوی! برای اولین بار بود که تمام رسانه‌های بیگانه از BBC و VOA و الجزیره و تلویزیون منافقین و شبکه‌های سلطنت طلب تا تلویزیون اسرائیل در حمایت از یک کاندیدای انتخاباتی ما حمایت می‌کردند! برای اولین بار بود که از رییس جمهور آمریکا و فرانسه و آلمان و ایتالیا تا شیخ نشینان منادی اسلام آمریکایی در حاشیه خلیج فارس و ملک عبدالله آل سعود از یک کاندیدای انتخاباتی حمایت می‌کردند! برای اولین بار بود که از سلطنت طلبان و تجزیه طلبان و کمونیستها تا ربع پهلوی و منافقین ملعون از یک کاندیدای انتخاباتی حمایت می‌کردند! کار رسید به حمایت فاحشه‌ها و رقاصه‌های دوره طاغوت تا مجالس مد لباس‌های نیمه عریان در حالی که شال سبز بر سر و گردن این مدل‌های فساد و فحشا پیامی بود برای رای به موسوی!
در فضای سیاسی سال 88 رای به احمدی نژاد و تلاش برای رای آوری او درست ترین کاری بود که پیروان امام خامنه‌ای باید انجام می‌دادند . این ما نیستیم که باید پشیمان باشیم بلکه این خواص مردود هستند که باید همچنان به ما پاسخ دهند که چرا در بحبوحه کودتای سبز در مسیر رهبر و مقتدای خود گام برنداشتند و از شدت بغض نسبت به رقیب سیاسی سال 84 خود، همدست دشمن شدند و امروز هم همچنان در همان بغض و کینه گرفتارند و بر خلاف تدبیر رهبری اصرار بر هُل دادن احمدی نژاد به پرتگاه اعتماد به عناصر ناباب دارند.
شاید کسی به زیبایی آیتالله مصباح نتواند به این واقعیت اشاره کند که : «نه آن روز که برای انتخاب شخصی زحمت کشیدیم تحت تاثیر بودیم و نه امروز تحت تاثیر هوچی گریها و تبلیغات منفی قرار میگیریم بلکه در هر زمان هر چه که احساس کنیم تکلیف است با تمام توان انجام داده ولو با وظیفه و تکلیف سابقمان جور نباشد.»


جزئیات حمله به روحانی ایثارگر از زبان خودش

حجت الاسلام فروزش امام جماعت دانشگاه علوم پزشکی تهران که هفته گذشته در حین امر به معروف و نهی از منکر مضروب شد، پس از بهبودی نسبی جزئیات حادثه را نقل کرد.

به گزارش آزادنگار، حجت الاسلام فروزش امام جماعت یکی از خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی تهران است که سه شنبه شب گذشته در خیابان شریعتی  متوجه ایجاد مزاحمت از سوی چند نفر برای یک خانم می شود و زمانی که قصد نجات آن خانم و مداخله را داشته از سوی مزاحمان مضروب می شود.
 
وی از ناحیه چشم مضروب شده است و اکنون در بیمارستان حضرت رسول اکرم بستری است.
 
حجت الاسلام فروزش درباره نحوه مضروب شدنش می گوید: "عمدا و با سرعت فقط به چشمم زدند. طوری زدند که عمامه از سرم افتاد.  دستم را گرفتم به صورتم و دویدم. رگ های شریانی مغزم دو تاش قطع شده بود. فوران شدیدی از خون بود خدا رحم کرد. دویدم اما بهشن نرسیدم. پریدند روی موتور و فرار کردند. دختر خانم خدا رو شکر سوار نشد البته ظاهرا از خودشان بود. می گفت مرتضی نزن. ظاهرا قرار بازداشتی هم برای ایشان صادر شده است."
 
آنگونه که  نقل شده ظاهرا این دختر خانم قصد جدایی از دوستان خود را داشته  و آنها خواسته اند به زور وی را سوار موتور کنند که آقای فروزش از راه رسیده و مداخله می کند.
 
 
 
آنچه که در این اجرا قابل توجه است مضروب شدن یک فرد نیست. چیزی که حجت الاسلام فروزش نیز چندی پیش بر آن تاکید کرد. مهم باب شدن زورگیری در جامعه و ناتوانی یا کم کاری متولیان امور در پیشگیری و برخورد جدی با مسائلی از این دست است. روزانه ده ها و صدها مورد از این گونه امور در جامعه رخ می دهد و بسیار دیده شده افرادی به دلیل تذکر هایی کوچک و زبانی با کشیده های آبدار از سوی طرف مقابل مواجه شده اند.
 
ظاهرا آنچه در دوران اصلاحات با عنوان حریم شهروندی و حریم خصوصی باب شد و تیشه به ریشه اصول و فروع دین زد، هنوز آثار خود را حفظ کرده است!
 
کلیپ مرتبط با این حادثه را که به همت دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران تهیه گردیده است از اینجا دانلود کنید.
 

جزئیات نفوذ و انهدام پروژه یکپارچه‌کردن اپوزیسیون +فیلم

حدود سه ماه پس از آنکه رجانیوز در گزارشی از همکاری‌های بین گروهکی و بین سرویسی با هدایت سرویس‌های جاسوسی امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در زمینه فعالیت‌های نیمه سخت در ایران خبر داد، چهار شنبه شب مستند مهمی از نفوذ وزارت اطلاعات در شبکه بین گروهکی دولت در تبعید پخش کرد.

رجانیوز در گزارش 21 اسفند خود نوشت: « افزایش ارتباط سرویس‌های جاسوسی غرب با گروهک‌های شرور برای ایجاد ناآرامی در کشور به وضعیتی رسیده که گفته می‌شود مرزهای بین گروهکی نیز تا حدودی برداشته شده و این جریان‌های خرابکار با یکدیگر عملیات‌های مشترک انجام می‌دهند. امریکایی‌ها در طی یک سال گذشته تلاش زیادی برای برداشتن مرز بین گروهک‌ها کرده‌اند، به طوری که این گروهک‌ها علی‌رغم برخی اختلاف‌های عقیدتی و استراتژیک در مواردی مانند همکاری گروهک جندالشیطان و منافقین، عملیات‌های مشترک اجرا کرده‌اند که برخی از ترورها در تهران و چابهار در طول سال 89 محصول همین همکاری‌های بین گروهکی و تجمیع ظرفیت‌های اطلاعاتی و عملیاتی است. در کنار این تحرکات، همکاری‌های بین سرویسی نیز میان سازمان‌های امنیتی امریکا، انگلیس و موساد بیش از گذشته تقویت شده است.»

"گوادلوپ 2" این نام کنفرانسی است که سرویس‌های جاسوسی امریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه و آلمان در آن برای براندازی جمهوری اسلامی با هم هم‌پیمان می شوند و در همراهی با فتنه گران، جریان ضدانقلاب، منافقین و سلطنت‌طلب‌ها برای دست زدن به کودتای نظامی علیه ایران طراحی می کنند.

مستند الماسی برای فریب

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

قسمت چهارم

سرویس‌های جاسوسی مزبور که در دو سال گذشته در تلاش بودند با حمایت از فتنه گران و آشوب‌های خیابانی به طرح دلخواه خود یعنی

دنباله این قسمت را در ادامه مطلب مطالعه کنید!

ادامه مطلب ...

از واژه‌های شعله‌ورت سخت می‌رمند،دشداشه‌های نفتی و بودار کاخ‌ها

مراسم شعرخوانی ویژه بحرین (بیداری اسلامی) با حضور شعرای آیینی در سرای اهل قلم برگزار شد.

به گزارش فارس مراسم شعرخوانی (بیداری اسلامی) ویژه انتفاضه سوم به همت سایت فارسی‌زبانان در سرای اهل قلم بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران امروز برگزارشد.

در این مراسم شاعرانی مانند جواد شیخ الاسلامی، ایرج قنبرپور، امیر تیموری، حمید درویشی، سیدمحمد حسینی، محمدرضا وحیدزاده، ابوالقاسم حسینجانی، میلاد عرفان‌پور، علی‌محمد مودب، حسین اردستانی، حیدر منصوری، سیدابوالفضل مبارز، سید حسن مبارز، علی داوری، حسن صنوبری، حسین فروزنده، کاظم رستمی و حسین شهرستانی به شعرخوانی پرداختند که اشعار برخی از آنها در ذیل مطلب آمده است؛

جواد شیخ الاسلامی دراین مراسم مثنوی را قرائت کرد که در ذیل این مطلب آمده است:

به دل سوخته‌ی سوخته‌اش خندیدید
به غزل‌های برافروخته‌اش خندیدید

اف به روتان! همه‌ی باغچه را داس زدید
تا ابد گُر به دل حضرت عباس زدید

رو به سر ریز شدن کاسه‌ی صبر دریا...
هان ببینید کنون لشکر ببر دریا...

مثنوی آمده تا نعره‌ی هوهو بزند
بیت در بیت فقط "أینَ تفِرّوا " بزند

بیت در بیت فقط "أینَ تَفِرّوا "؟...آری
واژه در واژه فقط پیچش ابرو؟... آری

خنجر واژه به آن‌ها که بدانی بزند
به فلانی و فلانی و فلانی بزند

باز این طایفه با دشنه و تیغ آمده است
"سر بدزدید که هفتاد و دو تیغ آمده است "

این جماعت پی عشق‌اند و به دریا راهی...
همه بی‌خانه عشق‌اند و به دریا راهی...

دل ز کف داده به دریا، همه مجنون، همه مست...
" پیرهن چاک وغزل خوان و صراحی در دست "

تا غبار از کف پاتابه‌ی شان برخیزد
کبر بیهوده‌ی صد کوه به هم می‌ریزد

خون این قوم اگر بند بیاید خوب است!
ید بیضا شده در بند بیاید خوب است!

وای اگر دست قضا حکم به اعجاز دهد
سنگ را بر کَنَد از خاک و به پرواز دهد...

وای اگر هق هق طوفانی دریا برسد
وای اگر وقت رجزخوانی دریا برسد

وای اگر نعره‌ی «من حیدری‌ام» را بزنند
به شکافی که به آن خانه علم را بزنند...

شده با خون، شده با آه؛ که می‌گیریمش
مکه از ماست؛ به والله که می‌گیریمش

ایهاالناس! حرام است، مبادا بروید!
حج کجا؟ عمره کدام است؟مبادا بروید!

راه این نیست که: "یک راست به حج باید رفت "
گاه فرمان رسد: ای قافله! کج باید رفت...

کعبه و سنگ بهانه است؛ خودش را دریاب
مقصدت صاحب خانه است؛ خودش را دریاب

جز پی فتح و ظفر، مکه مگر باید رفت؟
غیر از این باشد از این قافله در باید رفت...

ایهاالناس! حرام است، مبادا بروید!
حج کجا؟ عمره کدام است؟مبادا بروید!

اف به روتان! همه‌ی باغچه را داس زدید
تا ابد گُر به دل حضرت عباس زدید

تا بشر هست شما خوار ابرنکبت‌ها
ننگ اسلام و نگونسار ابرنکبت‌ها

از تمامی جهان مشت و لگدخواهی خورد
و به دستان یل فاطمه حد خواهی خورد

این قلم آن قلمی نیست که سرریز شود
هرچه که تیغ خورد تیز شود تشز شود

این قلم آن قلمی نیست که بی سر برود
از بلاسوزی این معرکه ها دربرود

این قلم آمده تا نعره هوهو بزند
بیت در بیت فقط این تفروا بزند

سر بدزدید ندزدید رفیق آمدنی است...
رقص شمشیر و سپس چرخش تیغ آمدنی است...

هر که با آل علی در پی شر می‌گردد
تیغ گم کرده و دنبال سپر می‌گردد...

سرنوشتت همه مغضوب دو صد ایل شدن
بنشیند به دلت حسرت قابیل شدن

بنشیند به دلت داغ مسلمان کشتن
داغ مالک کشی و بوذر و سلمان کشتن

هر که با آل علی در پی شر می‌گردد
تیغ گم کرده و دنبال سپر می‌گردد

ایرج قنبرپور در این مراسم شعری در مظلومیت مردم بحرین قرائت کرد:

زیر تیغ نفاق آل‌سعود می‌شود عشق مثله در بحرین
می‌تراود دوباره در عالم عطر خورشیدی قیام حسین

فرصت همدلی و هم نفسی روز همبستگی ملت‌هاست
نوبت اهتزاز آزادی خاک در دست راست قامت‌هاست

شد جهان از ستم آزاد با پیام نجات بخش امام
با سلام بلند بیداران شد جهانگیر عزت اسلام

یمن و مصر و اردن ولیبی همه جا رد پای بیداری است
باز امروز شور عاشورا در دل پاک عاشقان جاری است

منشر می‌شود قیام حسین زیر باران موشک و باروت
دارد امروز امت اسلام ریشه در خاک و شاخه ملکوت

همه از نسل آب و آیینه‌ایم سنی و شیعه همدل و همراه
بال در بال و شانه در شانه‌ایم اهل یک آرمان و در یک راه

می‌رسد روزگار شیرینی که همه زیر یک علم باشیم
در ره اعتلای آزادی عهد بستیم هم سفر باشیم

امیر تیموری هم شعر خود را به آیات القرمزی تقدیم کرد:

ای شاعر باد و طوفان ای دختر ابر و باران
مرجان دریای بحرین ای لؤلؤ بحر ایمان

تصنیف غرای نهضت ای آیه‌ی سرخ غیرت
تصویر آزادی و خون نقاشی رنج دوران

دنبال ردّ و نشانت گشتند همسنگرانت
هر کوچه و هر خیابان در شهر میدان به میدان

نام تو از جنس نور است امسال سال ظهور است
همشیره‌ی من صبور است، سوگند بر نام قرآن

در حال اغما و زندان، باشی نباشی مهم نیست
در جوشش و در خروش است خون تو ایوان به ایوان

می‌بینمت می‌درخشی در بین میدان لؤلؤ
حبسیه‌های تو آیات طوفان به پا کرده طوفان

حمید درویشی از شعراری جوان در شعر خود خطاب به مردم بحرین گفت:


برای لحظه‌ای چشماتو ببند
همسفر شو با نسیم به شهر خون

شهر نه اینجا شبیه قفسه
با پرنده‌های زخمی نیمه جون

بعضیا جون می‌کنند کنج قفس
نه برای اینکه ابو دون می‌خوان

واسه اینکه حرف آزادی زدن
جرمشون اینه که آسمون می‌خوان

اینجا مسجدا رو ویرون می‌کنن
همه پشت میله‌اند به جرم دین

ستون کاخشون استخون ماست
فریاد و سر می‌برند بیا ببین

نمی‌دونم کیه پشت اون نقاب
که می‌ترسه از همه پرنده‌ها

نمی‌دونم چی بذارم اسمشو
وقتی وحشی‌تره از درنده‌ها

روی شیطون و سفید کرده و باز
توی فکر حیله تازه تره

دست و پا می‌زنه واسه زندگی
وقتی روی موج خون شناوره

در شعر سیدمحمد حسینی نیز اینچنین مردم بحرین مورد تجلیل قرار گرفته‌اند:

هر چند با هزار مکافات زنده‌اند
اما هنوز اهل مناجات زنده‌اند

اعضای پیکرند خلایق ولی چه سود
گاهی فقط شبیه به اموات زنده‌اند

پیغمبری تمام بتان را شکست لیک
بتهای بدتر از هبل و لات زنده‌اند

آل خلیفه‌اند نشانی که در جهان
اصحاب آن سقیفه‌ی بد ذات زنده‌اند

با دشمنان بگو که اگر کشته هم شویم
بسیار مثل خواهرم ایات زنده‌اند

آیات یک دلیل که بعد از هزار سال
دلدادگان مادر سادات زنده‌اند

محمدرضا وحیدزاده با آرزوی اینکه دیری نپاید تا مراسمی را به مناسبت پیروزی مظلومان جهان بر پاشود این شعر را قرائت کرد:

افتاده است لرزه به دیوار کاخ‌ها
ترسیده است چشم ستمکار کاخ‌ها

شاعر! بخوان که فصل غزل‌خوانی‌ات رسید
دیگر بس است رونق بازار کاخ‌ها

از واژه‌های شعله‌ورت سخت می‌رمند
دشداشه‌های نفتی و بودار کاخ‌ها

خلخال‌های گمشدة صد زن غریب
آویخته است از در و دیوار کاخ‌ها

شاعر بخوان و بر صله‌ات افتخار کن
پهلوی توست زخمی مسمار کاخ‌ها

از آیه‌های محکمی و دیدنی شده است
صبح تلاوت تو و انکار کاخ‌ها

وقتش رسیده چشم بدوزی به جاده‌ها
گویی سواری از پس آوار کاخ‌ها...

علی‌محمد مودب نیز در شعر خود اینچنین گفت:

آیات نام کوچک توفان‌ها
نامی که در کتاب خدا زنده است

نامی که تا همیشه نماز ما
در محضرش شکسته و شرمنده است

آیات شعر زلزله‌ها را گفت
حرف سطوح گمشده در گل را

چون نخل طور شعله کشید ایات
آوازهای سوخته در دل را

با گردبادهای مهیب و سرد
بی‌ترس از نسیم، شکفتن خواند

در پیچش سیاهی عالمگیر
آن خطبه را چه محکم و روشن خواند

آیات نام کوچک مهتاب است
نام بلند هر چه که خورشید است

سیلی خور کسوف نخواهد ماند
صبحی که صبح روشن امید است

میلاد عرفان‌پور شاعر نیز با خواندن رباعی‌های طوفانی خود حضار را به وجد آورد:

تردید حرام است، خودت می‌گفتی!
تقدیر به کام است خودت، می‌گفتی!

برخیز و قصیده‌ای بخوان، خواهرجان!
هنگام قیام است، خودت می‌گفتی!
***
خورشید دمیده در دل شب... آیات
از سوره‌ی ایثار، لبالب ...آیات

از هیچ مصیبتی نخواهی ترسید
شاگرد کلاس درس زینب، آیات
***
او راز بلیغی از عنایات خداست
در دفتر شعر او روایات خداست

با مژده فتح عاشقان آمده بود
این مصحف زخم خورده آیات خداست
***
ای کاش که تا ازل، زمان برگردد
تا لاله به دامان جنان برگردد

از آتش عصیان زمین‌، می‌ترسم
"آیات " خدا به آسمان برگردد
***
ای شاعر زخم‌های ممتد ... آیات
وی از همه شاعران سرآمد... آیات

ایام عزای فاطمه نزدیک است
پهلوی تو هم شکسته شاید... آیات!

از وبلاگ پلخمون به شما خوانندگان گزارش میدهم:


چند نفری کامنت گذاشته اند که چرا در برابر فتنه جدید و جریان انحرافی ساکتی؟
سؤال خوبی است. بیست امتیاز.
حالا گوش بدهید جواب را: ما نسبت به ماجراهای سریال جذاب مشایی و دوستان، نه غفلت کرده ایم و نه تغافل. یادداشت های این حقیر از زمان شهرداری احمدی نژاد و معاونت فرهنگی شهرداری اش تا ماجرای معرفی مشایی به عنوان معاون اول، همه موجودند و گویا.
اما برخلاف تصور اولیه خودم، ماجرای مشایی تا اینجایش -تاکید می کنم تا اینجا- برای من و امثال من -یعنی کسانی که کمابیش پیگیر اتفاقات کشورند- یک فتنه نیست. بر عکس خیلی هم روشن است. مشایی بیش از اندازه زیر ذره بین ها و نورافکن هاست. هر کار هم که می کند یا از جنس تعامل و معامله با افراد خاص است یا از جنس موجه جلوه دادن خود برای مردمی که دوستدار دولت عدالتخواهند. دسته اول با تحلیل های من و شما متنبه نمی شوند، شغلشان معامله است. و دسته دوم، هنوز در جریان قضایا نیستند و مخاطب تبلیغات مشایی و دوستانش نشده اند. و البته که باید آمادگی فکری و عملی لازم برای چنان روزی را -که بعید نیست روزهای انتخابات مجلس باشد- داشته باشیم. خلاصه این که عوض داد و فریاد کردن توی گوش همدیگر، که «آی ملت! مشایی مورد دارد» -عجب کشف بزرگی!- بهتر است از خواب خرگوشی بلند شویم و ابزارهای اثرگذاری مستقل بر مردم را احیا کنیم، همان ابزارهایی که در دور اول رقابت احمدی نژاد و دیگران به دست آمد و باز از دست رفت.

فراموش نکنیم احمدی نژاد یک آدم ساده لوح نیست که بخواد گول مشایی را خورده باشد! این دو نفر خودشان می دانند دارند چه می کنند، حالا چه غلطش چه درستش. ما هم به جای داستان سرایی بهتر است مواظب باشیم نقاط ضعف احمدی نژاد و دوستانش بر نقاط قوتشان غلبه نکند. این هم راهی جز نظارت و مطالبه واقع بینانه و آگاهانه ندارد. ادعاهایی مثل ملی گرایی یا حمایت از هنر و امثال آن، پوشش تبلیغی و منازعاتی سطحی اند و نه یک دغدغه جدی با مصادیق واقعی. نه ناسیونالیسم به کشور برگشته و نه افتخارات ملی مان بزرگ داشته شده. کسانی که این موضوعات را جدی می گیرند و در این محورها به نقد مشایی و احمدی نژاد می پردازند در تشخیص محل بحث دچار اشکال شده اند.

و نیز فراموش نکنیم که رییس جمهور توی این مملکت، عنصر شماره یک نیست. عنصر شماره سه بعد از رهبر و مردم است. و قرار نیست خیال کنیم حیات و ممات انقلاب بستگی دارد به داستان مشایی، و آن وقت این قصه را آن قدر اغراق امیز برای خودمان تعریف کنیم که خودمان ترس برمان دارد. جهت یادآوری دوستان ولایتمدار: «عرض من به عناصر داخلى، به مردم دلسوز، به برادران و خواهرانى که در داخل با مسائل تبلیغاتى سر و کار دارند، این است که سعى کنند به این آشفتگى کمک نکنند. این که تحلیل بگذارند، یکى از آن طرف، یکى از این طرف، این علیه آن، آن علیه این، براى هیچ و پوچ، چه لزومى دارد؟... تا من زنده هستم، تا من مسئولیت دارم، به حول و قوه‌ى الهى نخواهم گذاشت این حرکت عظیم ملت به سوى آرمانها ذره‌اى منحرف شود. تا مردم عزیزمان اینجور با شور، با شعور، با بصیرت، با عزم راسخ در میدان هستند، لطف الهى شامل است.» (رهبر انقلاب اسلامی/ 3 اردیبهشت 1390/ در دیدار با مردم استان فارس)

حالا نه این که فتنه ای در کار نباشد، نه. فتنه بسیار است و باز هم در راه است. و از اهم لغزشگاه هایش همین هاست: خلط کردن اولویت ها، اغراق کردن در داستان مشایی، غفلت از آمادگی عملی برای مدیریت افکار عمومی به برکت بحث های تکراری و صد من یک غاز در این موضوع و ... . تمام بزرگوارانی هم که مشغول نقد این جریانند تا جایی که مبتنی بر واقعیات و متکی به مستندات روشن و بیّن حرف می زنند، و قضیه را بیش از آن چه رهبری ترسیم کرده بزرگ جلوه نمی دهند، سلّمنا. وگرنه ما خطی را که خود علی مشخص کرده، به خاطر عمّارها گم نمی کنیم. نفی نمی کنم که رهبری هر چیزی را نمی تواند بگوید، اما این که می گوید قضیه را بال و پر ندهید، جزو گفته هایش است نه نگفته هایش.
 
در روزهای دورکاری دکتر احمدی نژاد، نکاتی درباره این ماجرا و آمادگی برای روزهای آینده نوشتم و به بعضی از دوستانم ارسال کردم. آن مقداری که ارزش مطرح کردن در تریبون عمومی پلخمون را دارد این جا می آورم تا جهانیان از نگرانی در آیند و بدانند ما هم درباره جریان انحرافی موضع داریم و در برابرش سکوت نمی کنیم!

1- فضای موجود به اندازه کافی شوک آور و انفعال زا هست؛ باید با رویکردی فعالانه، امیدوارانه و فرصت طلبانه به دل این داستان زد. همزمان که نیروهای انقلابی باید آماده و توجیه باشند، باید متوجه بود که هنوز زمان از دست نرفته است، باید فضا را به نفع انقلاب و ولایت مدیریت کرد. رو شدن زودتر این جریان یک نعمت بود. باید از ماجرا برای کنترل رخدادهای بعدی بالاخص در انتخابات مجلس بهره گیری ایجابی کرد.
2- باید این نکته تبیین شود که احساس آسودگی برای بچه های انقلاب همیشه خطرناک است (مَن نام لم یُنَم عنه). بچه های حزب اللهی باید همیشه مطالبه گری مستمر سیاسی خود را داشته باشند و نیز شبکه مردمی و کشوری خود را حفظ کنند وگرنه نفاق همیشه می تواند از ظرفیت هایی که حتی یک دولت عدالتخواه و خدمتگزار در کشور ایجاد می کند به نفع خود استفاده کند. 
3- باید این نکته یادآوری و بازخوانی شود که رهبر انقلاب احیا کننده گفتمان عدالتخواهی در کشور بوده و احمدی نژاد در کنار بسیاری فعالان سیاسی و فرهنگی دیگر یکی از کسانی بود که به کمک این گفتمان آمد و انصافاً در تحکیم آن نقش مهمی ایفا کرد. اما به هر حال پرچمدار این ماجرا رهبر انقلاب بوده و هست.
4- تقابل ها را علنی نباید کرد و حساسیت شرایط کشور و جهان را نباید فراموش کرد. جدی شدن بیش از حد قضیه، مساوی مهم جلوه دادن امثال مشایی و شادکردن دشمنان از اختلافات است و برایشان سود تبلیغاتی دارد. حتی اگر ریزشی رخ بدهد، ترسیم وضعیت غیرمنتظره و غیرعادی از یک ریزش، نشانه شخصیت زدگی یا ناآشنایی با تجربه های تاریخی است. 
5- دشمن، نفاق قدیم و نفاق سبز نباید از این ماجرا بهره بگیرند. دخالت سبزها در این ماجرا مثل دخالت مجاهدین خلق در فتنه 88 است. همچنین ساکتین و قاعدین فتنه 88 (حتی در قالب مجلس) نباید از این فرصت برای عقده گشایی خود علیه احمدی نژاد استفاده کنند، بویژه این که رسانه ها میل زیادی برای درشت کردن آن ها دارد. باید تبیین کرد اولاً مشکلات احمدی نژاد در گیر و گوری که در ولایتمداری اش دارد، خلاصه می شود و ثانیاً تنها کسانی صلاحیت میدان داری و نقد را در این فضا دارند که در فتنه 88 فعالیت عمارگونه داشته اند. 
6- نقش اصولگرانمایان و راستی ها (از جمله ساکتین و قاعدین فتنه 88) را در وارد شدن فشار به احمدی نژاد نباید فراموش کرد. باید مراقب بود آنان از این آب گل آلود، برای خود ماهی نگیرند و با پز ولایتمدار نشان دادن خود، سر بالانیاورند. هر نقد به احمدی نژاد یا مشایی باید متضمن نقد جدی این جریانات فرصت طلب و همراه با روشن کردن مرزها با آنان نیز باشد. 
7- شایعات و اتکا به نقل قول های غیرقطعی آفت این فضاست. بسیاری از منابع ظاهرا موثق و امین در این موضوع دچار حب و بغض های شخصی یا اغراق های غلط هستند و بر خلاف موضع جذب حداکثری آقا، بر جنبه منفی ماجرا تکیه دارند و حتی مخلصانه دارند احمدی نژاد را هل می دهند! حتی نقل کردن این جمله از رهبری که «بگویید مساله مهمی نیست، آرامش را حفظ کنید» از قول منابع موثق، روش غلطی است که می تواند زمینه ساز نسبت دادن سخنان غلط به رهبری هم باشد. این مضمون را باید از سخنان رهبری در دیدار مردم فارس استنباط کرد، نه از نقل قولهای پنهانی ای که منابعش دقیق و شفاف نیستند. آقا هم بارها گفته است من مواضعم را علنی مطرح می کنم.

تکمله: به خزعبلی که همینک به گوش بنده رسید توجه فرمایید! یکی از همین جماعت ظاهراً ولایتمدار و باطناً جوگیر، با کلی سابقه مجاهدت و انقلابیگری و رزمندگی، برداشته به یک عده گفته: «حالا با قطعی بودن انحراف احمدی نژاد، اگر گفتید آقا چرا دست از حمایت از او نمی کشد؟... چون این ها آقا را طلسم کرده اند»! شما قضاوت بفرمایید، باید به این جماعت متوهم خندید یا نه؟ باید از دست خریّت این جماعت گریید یا نه؟
اوایل ورود امام به مدرسه علوی، یک عده دوان دوان آمده بودند که: علیه امام سحر و جادو شده و باید باطل السحری به امام بدهیم. امام هم لبخندی زده بودند که «این حرف ها چیست؟ من خودم باطل السحرم».

مهمترین ها موضوع بحرین وسوریه، جریان انحرافی و مفسدان اقتصادی

چراغ سبز برخورد با جریان انحرافی، جدی‌ترین پیام نشست خبری احمدی‌نژاد؟

دومین نشست خبری رئیس‌جمهور در سال 90 در حالی برگزار شد که نسبت به مصاحبه قبلی وی با خبرنگاران رسانه‌های داخلی و خارجی تمایز چندانی نداشت و دکتر احمدی‌نژاد نیز مواضع خود را که اغلب آن‌ها را در همان نشست خبری و گفت‌وگوی تلویزیونی یک ماه قبل با مردم بیان کرده بود، تکرار کرد.

مشکل اصلی بحرین حضور آمریکا در این کشور است
دکتر احمدی نژاد تصریح کرد: مشکل بحرین مشکل بین دولت و حکومت نیست، مشکل آنان وجود پایگاه نظامی آمریکاست و اگر امروز مردم بحرین تحت فشارند و دولت بحرین مجبور است برای دفاع از پایگاه آمریکایی رودرروی مردم بایستد بخاطر آمریکا و منافع نامشروع آمریکا است.
وی تصریح کرد: آزادی، عدالت، عزت، حق حاکمیت ملی از حقوق پایه و اساس هر ملتی است و جمهوری اسلامی ایران در این زمینه از حقوق کامل همه ملت‌ها در تمام دنیا دفاع می‌کند.


به گزارش رجانیوز، پرسش‌های مطرح شده از سوی خبرنگاران در این نشست خبری عمدتاً تکراری، غیرچالشی و سفارشی بود و در مواردی هم که سؤال‌ها به جریان انحرافی مربوط بود، احمدی‌نژاد این موارد را پیش‌بینی کرده بود و با ابداع تعبیر "وحدت الهام‌بخش"  تأکید می‌کرد که برای حفظ این نوع از وحدت سکوت خواهد کرد.

در زمینه سیاست خارجی شاید جدیدترین خبر رئیس‌جمهور، تهیه یک طرح از سوی جمهوری اسلامی در مورد بحران بحرین بود. وی همچنین به صراحت هر گونه توافق برای تشکیل دولت‌های مستقل فلسطینی و اسرائیلی را رد کرد و گفت که دولت فلسطینی متعلق به تمام سرزمین فلسطین باید باشد.

اما در موضوع‌های داخلی همان‌طور که انتظار می‌رفت، تعداد زیادی از سؤال‌ها به جریان انحرافی و حاشیه‌های آن مربوط بود که احمدی‌نژاد با پاسخ‌های سطحی از کنار آن‌ها عبور کرد و تنها در یک مورد که خبرنگار خبرگزاری دانشجو با قرائت سؤال نسبتاً طولانی خود، این جریان را به‌طور جدی‌تری به چالش کشید، رئیس‌جمهور نتوانست به سیاق سؤال‌های قبل با طعنه و خنده از کنار آن عبور کند و با تفصیل بیشتری به آن پاسخ گفت.

خبرنگار خبرگزاری دانشجو خطاب به رئیس جمهور گفت: افرادی از منسوبان شما هستند که با طرح مسائلی موجب تشنج در جامعه و در میان هواداران شما می شوند ازجمله ارائه نظرات شاذ در مباحث تخصصی دینی و اینکه روحانیت از شریعت می گوید، و ما از حقیقت، و وقتی با مخالفت ما روبرو می شوند می گویند شما چهار میلیون نفر بیشتر نیستید.

این خبرنگار ادامه داد: برای رئیس جمهور جلساتی گزینشی در نهاد ریاست جمهوری با دانشجویان خاص در نظر می گیرند، طوری که به صورت تلفنی افراد مورد نظر را دعوت می کنند، در مراسم سؤالات از پیش هماهنگ شده می پرسند، اجازه ارتباط میان ما و شما را نمی دهند و کوچک‌ترین انتقاد از دولت را نفی کامل خدمات دولت مطرح می کنند.

خبرنگار خبرگزاری دانشجو گفت: آقای رئیس جمهور، ما رأی ندادیم که بعد از چهار سال کنج خانه بنشینیم چرا که به فرموده مولای متقیان "بالاترین امر به معروف نسبت به حاکمان است" و از شما تقاضا داریم با این افراد ساده لوح و مغرض که سخنان‌شان هر روز بهانه تخریب دولت را به مخالفان شما می دهد و موجب سرخوردگی هواداران شما می شود، برخورد و یا آنها را از این کار نهی کنید.

این خبرنگار افزود: آقای رئیس جمهور از شما تقاضا می کنم به کمک دستگاه مسئول، به صورت شفاف از پرونده معاون اول شبهه زدایی کنید، ما طرفدار شما بوده و هستیم اما مخالف عده ای ساده و یا مغرض در نهاد ریاست جمهوری هستیم، البته امیدوارم طرح مطالبات دانشجویی موجب نشود که از حضور در کنفرانس های بعدی محروم شویم.

رئیس جمهور از این خبرنگار پرسید: شما جزو گزینشی ها بودید یا غیرگزینشی ها؟ که این خبرنگار گفت: غیرگزینشی و رئیس جمهور به وی گفت: شما جواب خود را دادید.

احمدی نژاد با کنایه افزود: این حرف هایی که زدید، قرار است جدیداً به صحنه بیاید و یا از فردا پخش شود؟ رئیس جمهور گفت: فکر می کنم خواسته شما مخالف اصول اولیه انسانی است، شما می خواهید ما از کسانی بخواهیم که حرف نزنند و اظهار نظر نکنند، این خیلی بد است و فکر نمی کنم در کشور ما دانشجویی مخالف آزادی بیان باشد، حتماً این طور نیست و به نظر من اینجا اشتباهی اتفاق افتاده است.


احمدی نژاد با خنده گفت: دانشجو (وزیر علوم) هر روز در دولت حضور دارد، دانشجو باید پرچمدار فضا و گفتگوی آزاد و اظهار نظر باشد، هنوز سه- چهار روز از صحبت های رهبری نگذشته که گفتند "به خاطر اظهار نظر، کسی را منکوب نکنید"، به صراحت گفتند "چرا به خاطر اظهار نظر به افراد توهین و اهانت می کنید؟" وی افزود: انتظار ندارم یک نفر به عنوان نماینده دانشجویان بگوید که نگذارید عده ای حرف بزنند، چرا نگذاریم؟ بعداً می گویید دولت با کسانی که انتقاد می کنند، بد برخورد می کند، آیا واقعاً با منتقدان بد برخورد کردیم، آیا حتی یک پاسخ هم دادیم؟

رئیس جمهور گفت: من گفتم سکوت، اگر فکر می کنید بالاتر از سکوت کاری می توانیم انجام دهیم، بفرمایید حتماً انجام می دهیم اما خواهش می کنم به دنبال این نباشید که جلوی اندیشه و اظهار نظر بسته شود، این خیلی بد است، باید هر کسی مطلبی دارد اظهار کند، دیگران هم بگویند، باید حق را با حق بشناسیم نه با اشخاص، چون فلان آقا مخالفت کرده بگوییم حتماً چیز بدی است، چرا این طوری است؟

احمدی نژاد افزود: اتفاقاً‌ در فضای دانشجویی باید محیط کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی را فراهم کنیم و افراد بیایند ایده های خود را مطرح کنند، دیگران هم جواب دهند، همفکری شود تا رشد در جامعه اتفاق بیفتد. یکی از دلایلی که ما سنگین ترین حملات و بی انصافی ها را تحمل می کنیم این است که می خواهیم بگذاریم حرف بزنند، شاید از صد تای آن یک حرف، خوب درآمد نباید در جامعه را بست.

رئیس جمهور افزود: احتمال می دهم اشتباهی شده و اطلاعات نادرستی رسیده است، من با کسی گزینشی ملاقات نکرده ام، من که در خیابان ها چهار ساعت راه می روم، یعنی مردم شهرهای گوناگون گزینش شده می آیند؟ در سفر اخیر به استان مرکزی چند هزار دانشجو آمدند، عده ای هم بیرون بودند که من رفتم و با آنها احوال‌پرسی کردم و گفتم حرفی دارید بزنید. احمدی نژاد گفت: این دولت مردمی ترین دولت و سطح تماس ما با توده های مردم بسیار گسترده است، معمولاً حرفهایی که در جامعه رد و بدل می شود می شنوم، نمی خواهم بگویم همه تصمیمات من درست است، هرگز دولت چنین ادعایی نکرده است اما سعی می کنیم تصمیمات درست باشد و همه دانشجویان و نماینده آنها را دوست داریم.

اما جدی‌ترین پیام نشست خبری احمدی‌نژاد را شاید بتوان پاسخ وی به سؤال خبرنگار روزنامه قدس دانست. خبرنگار روزنامه قدس گفت: جنابعالی دو سال پیش در ورزشگاه تختی ارومیه اعلام کردید که مفسدان اقتصادی را معرفی خواهید کرد و در همین خصوص فهرستی 250 نفره را به قوه قضائیه ارسال کردید. این خبرنگار در ادامه پرسید: هم اکنون در قوه قضائیه و دستگاه های نظارتی پرونده های مشابهی در خصوص مسائل اقتصادی مطرح است که به برخی نزدیکان شما در دولت منتسب شده است؛ آیا شما به این پرونده ها هم حساسیت دارید؟

رئیس جمهور در پاسخ گفت: فهرست اعلامی ما به قوه قضائیه شامل 312 نفر بوده که یا زمینی از دولت تصرف کرده و یا منابع بانکی را بازنگردانده اند. اینکه اینها متخلف هستند یا نه بر عهده قاضی است و ما مرجع قضاوت نیستیم.

وی گفت: برای چندمین بار می گویم که تنها رئیس جمهوری هستم که اعلام کرده ام هر گونه تخلف از بنده، خانواده و نزدیکانم دیده شد، باید طبق قانون رسیدگی شود و باز این را اعلام می کنم. این موضوع اصولی ما از روز نخست بوده است و بر این موضع هستیم.

احمدی نژاد ابراز امیدواری کرد: هر جا کوچکترین تعدی به حقوق ملت صورت گرفت با دقت رسیدگی و حقوق ملت بازگردانده شود چرا که این از آرزوهای ما و جزو پیگیری های دائمی ماست. وی گفت: بخشی از کارهای دائمی ما در شبانه روز، تنظیم امور به گونه ای است که فرصتی برای کسانی که می خواهند دست اندازی به حقوق مردم کنند به وجود نیاید و شاید بخش مهمی از فشارها بر ما، ناشی از همین اصرار ماست.

این اظهارنظر احمدی‌نژاد در حالی است که تا پیش از این، در پاسخ به این سؤال که چرا مراجع قضایی با جریان انحرافی و به‌ویژه سران آن، برخورد نمی‌کنند، احتمال واکنش منفی رئیس‌جمهور مطرح و این اقدام بر خلاف مصالح ملی دانسته می‌شد.

با این حال، اظهارنظر خواسته یا ناخواسته اما صریح رئیس‌جمهور در این زمینه آن‌هم به‌طور علنی فضایی ایجاد کرده است که در صورت وجود مستندات قوی و با توجه به اینکه رئیس قوه قضائیه اعلام کرده است که این جریان مفاسد متعددی دارد و به‌ویژه در فساد اقتصادی غوطه‌ور است، توجیهی برای برخورد نکردن وجود ندارد و در صورت ادامه رویه فعلی یعنی افشاگری‌ها در مورد انحراف‌های جریان نفوذی و برخورد جدی نکردن با سران جریان انحرافی، شائبه‌ای که احمدی‌نژاد نیز آن را مطرح کرد، مبنی بر "نبود اسناد متقن" و "اتهام‌زنی علیه دولت با انگیزه‌های سیاسی و به نیت زمین زدن آن" تقویت می‌شود.

سوریه خط مقدم مقاومت است
دکتر احمدی‌نژاد در واکنش به پرسش خبرنگاری درخصوص موضع جمهوری اسلامی ایران درباره تحولات سوریه خاطرنشان کرد: سوریه خط مقدم مقاومت است و ملت و دولت این کشور به خوبی قادرند تا مسائل‌ خود را حل کنند و نیازی به دخالت دیگران ندارند. آن دسته از کشورهای منطقه که به تبعیت از آمریکا در امور داخلی دیگران دخالت می‌کنند، بدانند که آمریکا به زودی سراغ خودشان هم خواهد رفت.

آمار جدید از هزینه‌های امریکا پس از 11سپتامبر


محمد جواد رمضانی

براساس آمار منتشر شده توسط سایت national priorities  project ، که هفته قبل منتشر گردید آمریکا پس از 11سپتامبر ، 6/7 تریلیون دلار در بخش دفاعی و امنیت داخلی کرده است که از این مبلغ، 636میلیارد دلار مربوط به امنیت داخلی است.

براساس آمار این سایت، بودجه پنتاگون 2/6 تریلیارد دلار بوده است که از این 290میلیارد دلار در سال 2001 به 526 میلیارد دلار در سال 2011 (81%رشد) افزایش یافته است.

 

این آمار همچنین نشان می‌دهد که آمریکا در سال 2011، 19 میلیارد دلار برای تسلیحات اتمی هزینه می کند که نسبت به 12 میلیارد دلار در سال 2001، حدود 53% افزایش نشان می دهد در حالی که براساس معاهدات بین المللی این کشور موظف به نابودی تسلیحات اتمی خوداست و منتقدان علت افزایش بودجه این تسلیحات علی‌رغم آنکه چنین تسلیحاتی در جنگ با تروریسم به هیچ وجه کارایی ندارد را مورد سوال قرار می‌دهد.

هزینه جنگ عراق و افغانستان براساس این آمار 26/1تریلیون دلار بوده و هزینه های امنیتی در آمریکا شامل شنود مکالمات و رد گیری اینترنتی و استخدام های گسترده در این زمینه ها از 16 میلیارد دلار در سال 2001با 301% افزایش به 69 میلیاردئ دلار در سال 2011رسیده است.

(جالب است که بخشی از بودجه تسلیحات اتمی آمریکا مربوط به اقداماتی است که توسط وزارت نیرو در آن کشور در حوزه تسلیحات اتمی انجام می گیرد )

آمار مذکور نشان می‌دهد که پنتاگون ظرف 10سال 700 میلیارد دلار را در مسیر تحقیق و توسعه هدر داده بدون آنکه دستاورد خوبی داشته باشد (نظر رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکاست)

این آمار اضافه می کند که آمریکا پس از خروج نیروهایش از عراق، سالانه  50میلیارد دلار برای تامین نیروهای بااصطلاح غیر نظامی باقیمانده درآن کشور هزینه خواهد کرد.

بر اساس ارزیابی اکونومیست آمریکا با هزینه های سربار ناشی از 2/91% بدهی های ملی آمریکا ناشی از جنگ افروزیهای آمریکا از اوایل قرن بیستم می باشد که فقط سود بانکی این بدهی‌ها، حدود 206 میلیارد دلار است.

براساس آمار منتشر شده توسط ژورنال بهداشت عمومی آمریکا (American jornal  of  public  hwallt ) سالانه 45هزار نفر در آمریکا بدلیل مسائل ناشی از فقدان بیمه تامین اجتماعی می میرند.

این آمار براساس تحقیق موسسه دانشگاهی  هاروارد ویک موسسه بهداشتی، تهیه شده و براساس آن علیرغم پیشرفتهای دانش پزشکی ، بسیاری از مردم امریکا امکان مراجعه به پزشک وتامین هزینه درمانی را ندارند منتقدان آمریکایی می گویند در حالی که بسیاری از کشورهای دیگر نوعی بیمه ارزان تامین اجتماعی رایج است اما مردم آمریکا به دلیل نداشتن بیمه کشته می شوند.

(منبع: سایت دانشگاه هاروارد . توجه فرمایید این مطالعه در سپتامبر 2009 منتشر شده است)

به نوشته مجله اکونومیست ؛ برنامه تامین اجتماعی کنونی اوباما که مدتها جنجال زیادی در آمریکا ایجاد کرده است برای تامین بودجه خود طی 75 سال اینده به کمتر از 3دهم تولید خالص داخلی آمریکا یا 20% افزایش بودجه نظامی امریکا طی 10 سال گذشته نیاز دارد.

نقدی یر اصلاحات جدید طلبداری یا طلب اصلاحی >>> صلاح طلبی!

محمد سعید ذاکری- تحرکات جریان فتنه در طی دوساله اخیر که خود را از لایه درونی به نمود بیرونی تغییر فاز داده است اینک به سطحی از بروز یافتگی رسیده که تاکید دارد با استفاده از تمامی ظرفیت‌ها حتی از درون جامعه اصول‌گرایی برای پیش‌برد راهبرد خود بهره‌گیری نماید.


در این میان چندی پیش محمد خاتمی یکی از رئوس و مسببین اصلی فتنه ۸۸ در سخنانی که صاحبنظران از آن به عنوان پالس‌های وی برای فعالیت انتخاباتی مجلس نهم شورای اسلامی یاد می‌کنند با وقاحت تمام خواستار گذشت هر دو طرف! نسبت به از دست رفته‌ها شده و البته با گذاردن منت بر سر نظام، همزمان با تهدید حاکمیت اعلام داشته که اگر نظام، اصلاح طلبان – همان جریان فتنه – را تحمل نکند که در حاکمیت قرار گیرند باید منتظر طغیان، سرکشی و عصیان آنان باشد .البته منظور او این است که در اینصورت هم حتما مقصر اصلی نظام جمهوری اسلامی است!

اگر سخنان خاتمی[ممد سورس] با سخنان اخیر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بازتاب بیرونی این‌دو اظهار نظر به ویژه در بین ضد انقلاب بررسی شود نتیجه‌ای جز تقسیم کاری جدید در میان این جماعت برای افزایش سطح تنش‌نمایی‌ها و انتقال آن به سطوحی از حاکمیت حاصل نخواهد شد.به علاوه آنکه برخی اشتراکات رفتاری و گفتمانی میان این جماعت و فرقه متصف به وصف انحرافی بیش از پیش از هماهنگی‌ها در این راستا را خبر می‌دهد.از سوی دیگر برپایه برخی اخبار مبنی بر تهیه و تدوین راهبرد جدید از سوی جریان فتنه برای استفاده از برخی اختلافات درون اصولگرایان و تحت تاثیر قرار دادن فضای اصولگرایی در کشور ، به فراموش سپردن حرکت‌های هرمی و در دستور کار قرار دادن حرکت‌های سلولی توسط این جماعت، شنیده می‌شود هشداری است که باید از سوی دلسوزان نظام دنبال شود.

اما ادعای مردم‌گرایی فتنه‌گران در حالیست که حقیقت آن است که در طول قریب سی و سه سال گذشته بخصوص در مدت زمان زعامت رهبری معظم انقلاب بر نظام اسلامی – به خاطر گذشت زمان بحرانی جنگ و اقتضائات آن – نظام اسلامی در حد اعلی ظرفیت پذیرش فعالیت گروه‌های مختلف سیاسی و برقراری آزادی سیاسی و رسانه‌ای، اجرایی، سعه صدر در برخورد با خطاها و اشتباهات و پذیرش آرای مختلف آنان در درون حاکمیت را به منصه ظهور رسانده و اساسا هیچ منتقد منصف داخلی یا خارجی را نمی‌‌توان یافت که این سطح از منش و بزرگواری سیاسی نظام اسلامی در برخورد با آراء مختلف را منکر شده و یا آنرا به چالش بکشد.


این سطح از تحمل تا بدانجا به پیش رفت که عده‌ای از جماعت موسوم به اصلاحات با نشان دادن بی‌ظرفیتی و قدر ناشناسی خود نسبت به انقلاب اسلامی، مجری طرح‌های براندازانه دشمن در داخل شده و مو به مو آنها را پیاده سازی می‌کردند. حتی به هنگامیکه در برخی اوقات، دشمن با بی‌تدبیری زاویه‌ای را هدف می‌گرفت که در داخل به هدف ننشسته و منحرف می‌شد آنان گرای اصلی را به دشمن ارائه کرده و جهت دشمنی او با مردم را “اصلاح ” می‌کردند. در این حال نیز نظام اسلامی که می‌توانست به راحتی بساط جماعت جاده صاف کن دشمن را برچیند، با بزرگواری و مدارا به بارور شدن بلوغ سیاسی و شناخت عمومی مردم نسبت به اهداف پشت پرده این افراد و جریانات اهتمام ورزید و بحرانی که آنان در صدد شعله ور شدنش بودند را مدیریت کرد.


این جماعت نه یکبار که چند ده بار علنا و رسما قصد خود مبنی بر کودتا و براندازی نظام اسلامی را علنی کرده و مواجهه خود با انقلاب و نظام را به میدان کشاندند که از جمله می‌توان به طراحی قتل‌های زنجیره‌ای سال ۷۷ ،طرح کودتای تیرماه سال ۷۸، تحصن در مجلس ششم، خروج از حاکمیت و استعفای نمادین از مجلس شورای اسلامی دوره ششم، تحمیل جام زهر ۲ به رهبری معظم انقلاب اسلامی و طراحی و اجرای فتنه سال ۸۸ اشاره نمود.


اینها همگی در حالی صورت گرفت که نظام اسلامی پس از ارتکاب یکی از آنها می‌توانست آنقدر با ایشان سخت و خشن برخورد کرده که دیگر تا سالیان سال جرات حضور در میان مردم را نیز نکنند اما تدبیر نظام در تحمل، سعه صدر و کرامت نسبت به آنان حتی به جایی رسید که آنان یکی پس از دیگری سناریوهای دیگر خود علیه حاکمیت و مردم را نیز اجرایی ساختند.

اساسا چه کرامت و بزرگواری بالاتر از این که نظام اسلامی محمد خاتمی که حلقه اول سناریوی دشمن در داخل بوده را ۸ سال تحمل کرد؟ چه سعه صدر و تحملی برتر از آن که نظام اسلامی حتی پس از شکست کودتای سال ۷۸ که از سوی محمد خاتمی رییس جمهور وقت حمایت می‌شد، اجازه داد تا بار دیگر در صحنه رقابت انتخاباتی با سایر کاندیداهای نظام به رقابت بپردازد؟ چه صبری والاتر از این که وقتی خاتمی و اعوان و انصار او اینهمه خسارت و زیان به کشور وارد آوردند اما باز هم نظام ظرفیت سیاسی بالای خود را نشان داده و اجازه حضور آنان در انتخابات مختلف از جمله ریاست جمهوری نهم و دهم و مجلس هشتم در یک فضای رقابتی باز را به ایشان اعطا کرد. چه تدبیر و سماحتی ورای این که علی رغم آنکه دو تن از ثبت‌نام کنندگان جریان فتنه از فیلتر قانونی شورای نگهبان در سال ۸۴ اجازه عبور نیافتند، حکم حکومتی رهبری انقلاب اسلامی برای نشان دادن بلوغ سیاسی نظام اسلامی آنان را به وسط رقابت‌های انتخاباتی کشاند؟


بنابراین منت گذاردن امروزی خاتمی بر سر نظام اسلامی بیش از آنکه قدر و منزلت نظام را تضعیف نماید گواهی بر فقدان اولیه‌های شعور سیاسی برای چنین فردی تلقی می‌شود.

اما سخنان رسوای خاتمی مهر تایید دیگری بر پتانسیل عصیانگری و شورش خواهی جریان منتسب به وی است.او ناخودآگاه بر این واقعیت امضا نهاده که جریان آشوب طلب فتنه به هر تقدیر قصد بر هم زدن فضای کشور را داشته و قصد او از حضور در انتخابات نیز همچنانکه بارها به اثبات رسانده قصد خیر نبوده است.
محمد خاتمی تاکید کرده که تصاحب قدرت از سوی چنین جریانی اصل و هدف بوده و این جریان با هر شیوه ممکن در صدد بدست آوردن قدرت و از آن خود کردن حاکمیت بوده است.
این سخن تایید دیگری بر آن است که اگر جریان آشوب طلب و فرصت خواه فتنه راههای آرام برای تصاحب قدرت – و یا به دیگر عبارت راه کرنش و تعظیم نظام در برابر باج‌خواهی‌ها آنان- را در پیش خود نبیند چهره خود را علنی ساخته و از راههای غیر مسالمت آمیز در صدد فشار به حاکمیت بر خواهد آمد. البته حداقل خاتمی بایستی خوب دریافته باشد که نظام اسلامی آن هنگام که وی در صدر قدرت بود و با تمامی توان سعی در دوگانه‌سازی حاکمیت داشته و می‌خواست استحاله از درون را پیاده کند به تلاش‌ها و گروکشی‌های امثال وی توجهی نشد و به راحتی هر چه تمام‌تر بساط فتنه‌جویی آنان را از کشور برچید. حال که اقتدار نظام کاملا به رخ امثال وی کشیده شده چنین اظهاراتی که بوی تهدید از آن به مشام می‌رسد، مثل معروف پشه و درخت تنومند چنار را به اذهان متبادر می‌سازد.
نکته آن است که خاتمی که حتما به نمایندگی از جمعی از اصحاب فتنه به میان صحنه آمده البته باید به چند سئوال اساسی نیز پاسخ دهد؛ شبهه آنجاست که خاتمی و دوستانش علیرغم آنکه بیشترین شعار قانون‌گرایی را در جامعه سردادند، بیشترین عصیانگری‌ها را نیز نسبت به قانون صورت دادند. نمونه برتر و اعلای او و هم قطارانش شورش آنان علیه قانون ، حکم منطق و عقل در جریان انتخاب سال ۸۸ بود. برخلاف آنکه محمد خاتمی و دیگر سران و اصحاب فتنه میدانستند که مرجع رسمی برگزاری و نظارت بر انتخابات در کشور وزارت کشور و شورای نگهبان است، به دروغ و با درخواستی زیاده خواهانه و ناشی از روحیه اشرافیت گری نخبه گانی می‌خواستند تا قانون را به زیر پا نهاده و حرف خود که هیچ دلیل منطقی و عقلی نیز برای اثبات آن نتوانستند اقامه نمایند را حاکم سازند.

این در حالی بود که هم خاتمی و هم سایر سران و مدیران صحنه گردان فتنه، در ابتدای ورود به صحنه رقابت انتخاباتی بر اساس همین قانون وارد صحنه شده، تایید صلاحیت شده و مراحل ورود به رقابت را مهیا ساخته بودند. آنان حتی امضای خود را در پای همین قانون نهاده و سوگند به اجرای همین قانون خورده بودند .سئوال اما این است که اگر به فرض محال در انتخابات پیش رو مردم اجازه حضور دوباره فتنه‌گران در صحنه را برای ایشان فراهم آورند و باز هم آنان در صحنه از مردم تو دهنی خورده و شکست را تجربه کنند، بار دیگر به عصیانگری علیه قانون دست زده و به قول امروز خاتمی، تندروی آنان عیان خواهد شد؟

آیا دوباره بر خلاف قانون، آنان در صورت شکست -که قطعی هم می‌نماید- مردم هوادار خود را با فریب و دروغ به وسط خیابان‌ها کشانده و نیات براندازانه خود را تکرار خواهند کرد؟

در این بین علیرغم آنکه خاتمی و سایر سران فتنه همواره ادعای مردم گرایی داشته‌اند، تاریخ به اثبات رسانده که بیشترین شورش‌ها و عصیانگری‌های این جریان علاوه بر هتک حرمت نظام، به سمت مردم بوده و شورش عمیق آنان بر جمهوریت نظام، سابقه دیرینه و متواتر داشته است. به طوری که شورشی که علیه جمهوریت و قاطبه مردم در فتنه سال ۸۸ بروز یافت تنها نمونه این پرخاشگری سیاسی و بی جنبگی سیاسی آنان نبوده است.

جریان فتنه به خوبی به اثبات رسانده آن جایی که مردم حرف او را نپذیرند، همین مردم شایسته تندترین و سخیف‌ترین القاب و عناوین بوده و حتی از حقوق ابتدایی نظیر حق رای و زندگی در سایه نظام نیز نمی‌بایست برخوردار باشند؛ القابی بی‌نظیر لشگر قابلمه بدست‌ها، ایستادن مردم در صف مرگ موش مجانی، دلفین‌های آوازه خوان و … تنها نمونه‌هایی از این جسارت‌ها به مردم است.مردمی که تنها گناهشان گفتن “نه ” به این جماعت بوده است. هم از اینروست که اینان در سال ۸۲ در صدد برآمدند تا مردم را از حق رای خود در نظام مردم سالاری دینی محروم ساخته و انتخابات مجلس هفتم را تعطیل نمایند.

پیش از این نیز اینان طرح مادام‌العمری ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی را ارائه نموده و می‌خواستند تا ابدالدهر حضور خود در قدرت را بدین وسیله تضمین کرده و مردم را از حقوق خود محروم سازند. سئوال اما این است که این جماعت با این سابقه تاریک با چه رویی دوباره در صدد ورود به صحنه رقابت شده و آیا این وازدگان از مردم در صددند تا بار دیگر خوی عصیانگری خود نسبت به جمهوری مردم را عیان سازند؟
چه تضمینی عینی وجود دارد که در صورت عدم رای آوری بار دیگر، آنان منکر همه ساختارها نشده، احترام مردم را نگاه داشته و نسبت به حق انتخاب آنان تعظیم نمایند؟
جریان موسوم به اصلاحات که در حقیقت همان جریان فتنه است در ۸ سال دوران حضور خود در حاکمیت بارها در صدد بود تا نظام اسلامی را با استعفا، تحصن و امثالهم تحت فشار قرار دهد.
جریان موسوم به اصلاحات تا جایی به پیش رفت که بحث انسداد سیاسی، بن بست در حاکمیت، خروج از حاکمیت، استعفای از مجلس ششم و تحصن در صحن مجلس را کلید زد. ادعای آنان این بود که نظام به بن بست رسیده و دیگر نمی‌توان در درون ساختار نظام، اصلاحات – یا همان طرح براندازی – را به پیش برد.
از سوی دیگر این جماعت در صدد بوده تا به مردم این پیام را به دروغ ابلاغ نماید که دل بسته به پست و مقام نبوده و به محض آنکه مشاهده کرده که کار براندازی به پیش نمی‌رود، حاضر است از حاکمیت دست بشوید. سئوال اما اینجاست که چه تحول عمده‌ای در همان حاکمیت از سال ۸۲ تاکنون رخ داده که اینان که آنروز طرح خروج از حاکمیت را مطرح ساختند، اینک برای ورود دوباره به حاکمیت اینچنین نقشه می‌کشند؟ آیا ساختار به بن بست رسیده قبلی – بر طبق ادعای مضخک آنان – اصلاح شده و یا دیروز نیز همچون امروز در صدد کلاه گذاشتن بر سر مردم و فریب افکار عمومی بوده‌اند؟ اینان که خود را طالب قدرت نمی دانستند چه اتفاقی رخ داده که اینک برای رسیدن به همان قدرتی که از آن استعفا کردند، چنین سر و دست می‌شکنند؟

خاتمی باید بداند که ملت توبه او و اطرافیانش را همچون توبه گرگ می‌شمرند و راهی برای بازگشت آنان به قدرت، تصاحب و چپاول اموال مردم و ادامه فسادهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنان مفتوح نخواهند کرد؛ فریب کاری آنان دیگر رنگی در میان مردم ندارد.